دوست عزیزی این کتاب رو بهم معرفی کرد که البته طبق معمول زحمت خریدنش هم افتاد به پای خودش! . . .
کتابی متفاوت به نوشته آرتور شوپنهاور و با ترجمه جناب عرفان ثابتی از انتشارات ققنوس در این کتاب 38 راه برای پیروزی در گفتگوهایمان پیشنهاد شده که البته خیلی هم شرافتمندانه نیست! اما در نهایت با دانستن این شگردها میتوانیم به دیگران اجازه منحرف کردن و به حاشیه بردن بحث هایمان را ندهیم… حالا برای نمونه در روش شماره 14 میخوانیم:
به رغم شکست، مدعی پیروزی شو
این ترفند وقیحانه به این صورت اجرا میشود:
وقتی جوابهای خصمت به برخی از سوال هایت مناسب نتیجه مطلوبت نبوده، نتیجه دلخواهت را طوری بیان کن – گرچه به هیچ وجه چنین نتیجه ای لازم نمیآید – که گویی به اثبات رسیده، و آن را با لحنی پیروزمندانه اعلام کن.
اگر خصمت خجالتی یا احمق باشد، و تو بسیار وقیح و خوش بیان باشی، این ترفند به آسانی به سرانجام میرسد.
و یا در جایی:
حضار را متقاعد کن، نه خصم را
این ترفند به ویژه وقتی عملی است که دو عالم در حضور عوام با یکدیگر بحث کنند. اگر هیچ دلیل ردی نداری ، میتوانی دلیل ردی سرهم کنی که خطاب به حضار باشد. به عبارت دیگر، میتوانی مخالفت بی ارزشی را مطرح کنی که فقط اهل فن به بی ارزشی آن پی می برد.گرچه خصمت اهل فن است، ولی حضار اهل فن نیستند، و بنابراین به نظر آنها، خصمت مغلوب شده است، به خصوص اگر مخالفت تو او را در وضعیت مضحکی قرار دهد.
مردم آماده اند که بخندند، و خنده ها به نفع توست. خصمت برای اینکه بیهوده بودن مخالفت تو را نشان دهد، باید توضیح مفصلی بیان کند، و به اصول و مبادی شاخه معرفت مورد نظر، یا مبانی موضوع مورد بحث اشاره کند، و مردم حاضر به شنیدن این حرفها نیستند….
و در آخر در قسمتی از مقدمه این کتاب میخوانیم:
چگونه ممکن است که آدم ها به هنگام بحث فقط در پی پیروزی باشند و به حقیقت اعتنا نکنند؟ شوپنهاور میگوید “به سادگی!” این دنائت فطریِ طبیعت بشری است. این امر نتیجه “نخوت ذاتی” و این واقعیت است که مردم پیش از سخن گفتن فکر نمیکنند، بلکه بسار پُرحرف و فریبکارند- آنها به سرعت موضعی اختیار میکنند، و از آن پس، فارغ از درستی یا نادرستی آن موضع، صرفا به خاطر غرور و خودرایی به آن می چسبند. نخوت همیشه بر حقیقت غلبه میکند….