درباره

نگـاه نافذ!
.
حسین اسدی، از نسل نگون بخت! دهه 60 که زیاد از دنیای آدم بزرگ ها خوشش نمییاد…
اینجا بهترین شعرهایی که خوانده ام رو به اشتراک میگذارم… بعضی وقتا هم از روزمرگی هام مینویسم…
نظرات خوانده می شود!
با روباه که زير درخت سيب روبرو میشه. میخواد باهاش بازی کنه اما روباه میگه: “بايد اول منو اهلی کنی” روباه توضيح ميده که: “آدما تفنگ دارن پس خطرناک اند اما مرغ و ماکیان پرورش ميدن پس مفيدن!” شازده کوچولو میگه دنباله دوست میگرده روباه میگه که “اگر تو منو اهلی کنی اون وقت تو واسه من يه موجود يگانه میشی و من هم برايه تو يه موجود يگانه میشم“ روباه میگه: “اگر دوست میخوای منو اهلی کن” بعد يه جمله میگه محشره: “آدما ديگه وقت ندارن، همه چيزو حاضروآماده از مغازه می خرن اما چون دوست رو نمیشه حاضر و آماده خريد موندن بدون دوست!” روباه واسه شازده کوچولو توضيح ميده که چه جوری اونو اهلی کنه و میگه که: “کاش سر ساعت معين بيای چون اونجوری آماده میشم تا تورو ببينم اونجوری اگر ديربيای دلم برات شوربزنه“ روباه موقع رفتن میگه نمي تونم جلويه اشکم رو بگيرم و شازده کوچولو میپرسه پس اين اهلی کردن واسه تو فايده ای نداشت اما روباه میگه “چرا! وقتی به گندم زار نگاه کنم ياده موهايه طلائی تو میافتم، واسه همين بی فايده نبود” و میگه: “برو گلستان رو نگاه کن تا بفهمی گل تو، تويه تمام دنيا تکه!“ و وقت خداحافظی به عنوان يه هديه رازی رو براش میگه: “جز باچشم دل هيچ چيز رو اونجور که بايد نمیشه ديد، نهاد و گوهر رو با چشم سر نمیشه ديد! ارزش گل تو به عمریه که صرفش کردی و در برابر کسی که اهلی کردی تا آخر عمر مسئولی”

اهلی کردن، یعنی ایجاد علاقه کردن!
واو چه وبیه
. راستی پسر ممنون به وب ماسرزدی
دستت درد نکنه. خداحافظ حاجی بازم از این کارا بکن.نهایت پسرونه حرف زدن یک دختر . چه شکلک های باحالی ولی اینا که گذاشتم ربطی به متنم نداره وفقط ازشون خوشم اومده.تادرودی دیگر بدرود

وای
جدا www گذاشتم
خوب شما به بزرگواری خودتون ببخشید.از سر عجله بئد باقوش لا.
.ممنون بازم سرزدی. 
سلام حالا ما یک قلتی کردیم اول ایمیلمون Wwwگذاشتیم حالا شما چرا به ما سر نزدی خوب بیا ماهم گنا داریم.هرچند مطلب جالبی نداریم
ولی پروییم ومهمون دعوت میکنیم
پس به بزرگواری خودت عنایتی نما به ماسر بزن
بای 
خوبه باز اسدی انلاین رو به روز میکنی نمیخوای psp center رو راه بندازی
سلام حسين جان واقعا چه دنياي عجيبيه كه ما با هم فاميل هستيم ولي همديگر رو نديديم و تنها نقطه ي اتصال ما اجدادمون و روستاي باستاني كمال آباده
من خاطرات زيادي با خاندان معظم اسدي خصوصا مرحومين معرفت اسدي و اشرف اسدي و فرزندان برومند اونها اسعدالله و معرفت الله و بايرام و ديگران داشتم و خاطرات خيلي شيرين تري توي سرزمين اجدادم كمال آباد داشتم و دارم.
اميدوارم روزي تمام كساني كه اون ديار زيبا رو رها كردند و به شهرهاي مختلف مثل تهران رفتند به قريه كمال آباد برگردند و اونجا رو آباد تر از هميشه كنند.
اميدوارم هميشه موفق و شاد باشي و سالم و سلامت زندگي كني
راستي يادم رفت بگم مرحوم مغفور مالاجليل اسدي توي خاندان تشكر كمال آباد و مرسلي كمال آباد و رستمي كمال آباد و لطفي كمال آباد و … خيلي خيلي خيلي ارج و قرب داره و همه به نيكي ازش ياد ميكنند و اينطور كه حرفهاي بزرگتر ها معلومه خيلي انسان فرهيخته اي بوده و در زمان خودش بسيار دانا و آگاه بوده. روحش شاد و يادش گرامي.
خصوصها خدابيامرز ننه ي مرحومم كه از شاگردان مكتب ايشون بوده و قران و خوندن و نوشتن رو نزد مالاجليل ياد گرفته خيلي از ايشون ياد ميكرد و براش نماز و قرآن ميخوند.
آه افسوي كه رفتند و …
زياد وقت شما رو نمي گيرم
به همه خانواده ي محترمت سلام گرم من رو برسون
موفق باشي