Mindblown: a blog about philosophy.
-
هنر همیشه بر حق بودن
دوست عزیزی این کتاب رو بهم معرفی کرد که البته طبق معمول زحمت خریدنش هم افتاد به پای خودش! . . . کتابی متفاوت به نوشته آرتور شوپنهاور و با ترجمه جناب عرفان ثابتی از انتشارات ققنوس در این کتاب 38 راه برای پیروزی در گفتگوهایمان پیشنهاد شده که البته خیلی هم شرافتمندانه نیست! اما…
-
اقتصاد نوشت
بالاخره کم، کم و نم، نم روزهای سخت پیش بینی شده فرا میرسد! . . . البته هنوز اول راهیم! خوشحال نیستم! اگرچه با همه تدابیر و کارهای انجام شده برای به حداقل رساندن مشکلات ناشی از اوضاع بد اقتصادی که برای این روزها داشتم، اما در نهایت همه ما بازنده ایم . . . پینوشت: خوبه،…
-
یک جدایی . . .
دستهای تو تصـــمیمم بود، باید مـیگرفتم و دور میشدم . . .
-
مترو نوشت
این عکس رو دوست خوبم، کوروش گرفته … اون موقع اصن حواسم نبوده … فقط احساس میکنم که این گلابی (فرشید) یه جورایی عکسمو خراب کرده… پینوشت: برنامه Instagram برای عکس ها معجزه میکنه…
-
دوست اصفهونی! :) . . .
یعنی فقط کافیه مثلن* ساندویج بخوریم… بعد از کالبد شکافی مخلفات، قیمت و وزن هر کدوم به تفتیک*، و برآورد هزینه های جانبی و در آخر قیمت تموم شده به همراه سود فروشنده همه رو ذهنی بهت میگه… (اونم با چه شوق و علاقه ای…!) حالا اینم از دکتر رفتنش! * همون مثلاَ … …
-
تنهایی . . .
آنجا كه تو ايستادهای هميشه پاييز است هميشه برگها میريزند هميشه بادها خاک را بلند ميكنند و غم را مینشانند آنجا كه تو ايستادهای ای من با تو هستم آدم تنها خودش را «تو» خطاب میكند
-
تفلودم!
فردا اول مهر تفلودمه… دیگه دارم پیر پسر میشم! :دی ورود به سی سالگی، یا بهتر بگم دهه چهارم زندگی! … خوشحالم؟ نمی دونم، دوست ندارم بزرگ شم… همین!
-
مرثیه ای برای یک فروم
پرشین تولز تنها فرومی بود که تقریبا هر روز بهش سر میزدم . . . بچه های خیلی خوبی داشت، قسمت گفتگوی آزاد اونجا هم یکی از بهترین و پربازدید کننده ترین بخش های سایت بود. تو سال 2008 یه قسمت های از این فروم تعطیل شد… از جمله بخش بی نظیر اشتراک گذاری فیلم…
-
خاطره هام . . .
چند روزی حالم گرفته بود… مـیشه گفت از روزی که متوجه شدم وبلاگ خاطره انگیزم مرکز پی اس پی از دست رفته… درسـته که دیگه به روز نمـیشه اما بعضی وقتا که دلم مـیگیره بهش سـر مـیزنم… و همه ما چه خوب مـیدانیم که ترک هر عـادت موجب مرض است . . . خوشبختانه…
-
قلــب درخــت
از هــم جــدا شــدنــد و درخــت کهنســال محلــه، خشــک شــد! از حــرکــت ایستــاده بــود، قلبــی کــه روی سینــه اش، کنــده کــاری شــده بــود . . .
-
راه نجــاتــی نیســت
راه حلــی داری؟! راه نجــاتــی بــرای کشتــی شکستــه کــه نــه غــرق مــی شــود، نــه نجــات پیــدا مــی کنــد . . .
-
دوری در همیــن نــزدیکــی هــا
. نقشــه جـهان را تا مـیزنم جـهان را، توی جیـبم مـیگـذارم . . . تو فقط چـند سـانـتیمتـر از مـن دوری! پی نوشت: و مهربانیت از دور چه نزدیک است عجیب حس میکنم که جغرافیا دروغ تاریخ است
آیا توصیه کتاب دارید؟